10 راه برای توسعه نظم و انضباط (دیسیپلین) فردی
فقدان نظم و انضباط
اگر شما هم مثل من هستید، پس شما هم در برقراری نظم و انضباط به طور مداوم دچار مشکل میشوید. شما همیشه به خط پایان میرسید اما هرگز نمیتوانید از آن عبور کنید. پیدر پی کسب این نتیجه خسته کننده است و باعث میشود که شما حس بدی نسبت به خودتان داشته باشید. به ویژه اگر شما اجازه دهید تا احساسات تان بر شما غلبه کنند.
خبر خوب این است که شما مجبور نیستید که به همین روش به زندگی خودتان ادامه دهید. برای تغییر شما باید سخت کوش باشید و به صورت مکرر تمرین کنید ولی رفته رفته برقراری انضباط شخصی آسانتر خواهد شد. لازم نیست بیش از این نگران این باشید که “شاید من به اندازه کافی مناسب نیستم” و یا “من هرگز نمیتوانم از این خط پایان عبور کنم”. این متن استراتژیهایی را بیان میکند که خود من و افراد دیگر برای برقراری نظم و انضباط در زندگی خودمان از آنها استفاده کردیم. شاید هم اکنون نسبت به موفقیت (در مورد برقراری نظم) ناامید باشید ولی در پایان به قدری امیدوار خواهید بود که فکر میکنید حتی میتوانید کوه ها نیز جا به جا کنید، یا حداقل ریگها را. پس برای خواندن ادامه این مطلب با سایت رو به بالا همراه باشید
1. نقاط قوت خود را نادیده بگیرید
من مطمئن هستم که تا به حال تعداد افرادی که به شما جمله بالا را تکرار کرده اند، انگشت شمار است. اصولاً مشاوران زندگی عکس این جمله را تصدیق میکنند. ولی این جمله اولین قدم مهم برای برقراری نظم و انضباط است. چون، نظم و انضباط شخصی ربطی به نکات قوت شما ندارند.
اساس برقراری انضباط شخصی، در وهلهی اول، تشخیص دادن کارهایی است که شما توانایی انجام آنها را ندارید و در وهلهی دوم، ارتقا روش انجام این کارها است. برای مثال، اگر شما میتوانید بعد از کار در زمان استراحت 3 تکه کیک را پشت سر هم بخورید (حتی اگر اجازه¬ی خوردن هر 3 تا را نداشته باشید) این نقطهی قوت شما است. ولی نخوردن حداقل یکی از این تکه ها نقطهی ضعف شما خواهد بود. همین نقطهی ضعف، جایی است که باید برای برقراری انضباط شخصی از آن شروع کنید.
گفته میشود که “چیزی را تعمیر نکنید، مگر این که شکسته (خراب) شده باشد”. تعمیم این عبارت به انضباط شخصی این گونه است که اگر نقاط ضعف خود را تشخیص ندهیم، هرگز نمیتوانیم آنها را اصلاح کنیم. همچنین این مورد برای مواقعی که نقاط ضعف خود را قبول نکنید هم صدق میکند. لازمهی برداشتن قدم اول و موفق شدن در این مرحله این است که نقاط ضعف خود را بپذیرید. شاید نقاط ضعف شما بزرگ، مثل فروتنی بیش از حد و دفاع نکردن از خود، یا کوچک، مثل همیشه انتخاب کردن غذا های ناسالم برای ناهار، باشند.
2. برنامه ریزی فعالیت ها
برنامهی خود را بنویسید. اهمیت این کار در برقراری نظم شخصی بسیار زیاد است. قبل از خرید بارها لیست خواروبار مورد نیازتان را به طور ذهنی مرور میکنید ولی زمانی که به مغازه میرسید برخی از آنها را فراموش میکنید. چند بار این اتفاق برای شما افتاده است؟
بگذارید مثال خوردن کیک را برای بار دیگر مطرح کنم. اگر هدف شما خوردن 2 تکه کیک باشد، آن را بنویسید. این کار قدمی بزرگ است که در مراحل آینده از آنها استفاده خواهیم کرد.
ولی تنها نوشتن، برای برقراری انضباط کافی نیست. من اکثر روزها در لیست خود مورد “لباسهای شسته شده را تا کن” را مینویسم ولی مطمئناً همیشه زمانی که به خانه برمیگردم، تلی از لباس ها روی مبل من انباشته شده است. پس برای برقراری نظم، باید بعد از نوشتن آنها را عملی کنید.
به تمام جزئیات دشوار در لیست خود اشاره کنید تا بتوانید این برنامه را عملی کنید. تمام جزئیات را بیان کنید و آنها را انجام دهید تا به مرحلهی بعد بروید.
3. به خودتان سخت نگیرید
به شما دروغ نخواهم گفت. اگر من دلیل معتبری برای آسان کردن کارهای خودم داشته باشم، بسیار خشنود میشوم. من یک مادر هستم که سه فرزند دارم و کلمهی “راحتی” دومین کلمهی مورد علاقهی من است. (اولین کلمه مورد علاقهی من “زمان خواب” است.)
جدا از شوخی، برقراری نظم و انضباط شخصی یکی از بزرگترین قدمهای زندگی هر فرد است و در عین حال تمرین کردن این کار بسیار دشوار است. پس در نتیجه اگر روشی پیدا کردید که بتواند برداشتن این قدم بزرگ را برایتان آسانتر کند، حتماً از آن استفاده کنید.
مثال مورد علاقهی من برای این مورد، خرید کردن است. من اگر وسیلهای را بپسندم، توانایی توجیه قیمت نجومی آن را دارم و از آنجایی که شما در حال خواندن این متن هستید، پس احتمالاً شما هم تجربههای مشابهی داشتهاید.
برای جلوگیری از ولخرجی، قبل از رفتن به مرکز خرید تعداد کارتهای اعتباری کمتری را همراه خود بر میدارم. در مورد وجه نقد هم این چنین است. در نتیجه در فروشگاه، کل برچسبهای قیمت را کنترل میکنم تا در قسمت پرداخت خجالت زده نشوم. چون شاید توانایی پرداخت قیمت کل را نداشته باشم.
4. ملالت خود را بپذیرید
این مرحله سختترین مرحلهای بود که من با آن روبه رو شدم. هیچ فردی با این فکر که ” من امروز تمام کمبود ها و دلایل خستگی ام را پذیرا میشوم و خودم را معذب میکنم” روز خود را آغاز نمیکند. (اگر شما چنین کاری را انجام میدهید، لطفاً به روانپزشک مراجعه کنید)
متاسفانه این مرحله یکی از حساسترین مراحل برای برقراری نظم شخصی است. شما باید این احساسات ناخوشایند را ( به طور منطقی ) تجربه کنید. در حقیقت با این کار بدن خود را برای پاسخ دادن به این احساسات آماده میکنید تا به این احساسات به روشی مناسب پاسخ دهد.
روراست باشید، همهی ما حس خستگی را تجربه کردهایم. برخی از افراد بعد از این تجربه یخچال خود را تمیز میکنند و یا به دنبال دوست جدیدی میگردند و بعد از مدتی متوجه میشوند که این دوست صمیمی مطابق انتظارات آنها نبوده است.
هیچ یک از این کارها درد کسی را درمان نمیکند. فقط باعث میشوند که احساس خستگی و انجام دادن این کارهای بیفایده تبدیل به یک چرخه شود. پذیرفتن احساسات ناخوشایند در رفتار ما تاثیر مثبتی میگذارند ولی در عوض باعث میشوند که حس بدتری داشته باشیم.
5.خیال پردازی کنید
سمبل طالع بینی من ماهی است. در نتیجه من در خیال پردازی ماهری هستم. انجام دادن این مرحله برای من بسیار آسان بود. حتی بخشی از شغل خانگی من شامل خیال پردازی است که اخیرا روی آن کار میکنم.
خیال پردازی و فکر کردن به تصویر کلی اهمیت زیادی دارند. این دو مانند راهنمایی کشتی افکارمان را در تاریکیها هدایت میکنند. اگر مقصد مشخص نباشد، تعیین موقعیت فعلی و مسیر ادامه راه غیر ممکن و بیمعنی میشود.
من به شما پیشنهاد میکنم که یک برد برای آرزوهای خود داشته باشید. این برد را با فعالیتهایی که میخواهید در زمان مشخصی آنها را انجام دهید، پر کنید. پس از تکمیل کردن آن، برد را در محلی قرار دهید که هر روز آن را ببینید و اهداف و رویاهای خود را به یاد بیاورید.
شما میتوانید این مرحله را با مرحلهی نوشتن برنامه ها ادغام کنید و برای هر رویای خود برنامهای بنویسید. در مرحلهی بعدی به جزئیات هر مورد و نحوهی انجام هر کدام اشاره کنید.
6. فرد مناسبی را الگو قرار دهید
الگو قرار دادن افراد، موضوع مهمی است که برای برقراری نظم باید به آن اشاره شود. قانون حاکم بر این مورد مشروط به این که آیا شما فرد الگو بردانده هستید و یا از شما به عنوان الگو پیروی میشود، متفاوت است. هر دو این افراد نقش مهمی دارند.
اول اجازه دهید تا فرد الگو بردارنده را توضیح دهم. به زندگی افرادی که به نظر شما موفق هستند، توجه کنید. عادتهای این افراد را شناسایی کنید.( طوری که مزاحم فرد مورد نظر نشوید). در نتیجه این کار نحوه حل برخی از مشکلات را خواهید آموخت.
از طرف دیگر، اگر شما فردی هستید که از آن به عنوان الگو پیروی میشود (و شما متوجه این موضوع باشید)، پس مطمئناً رفتار و عادتهای شما تغییر خواهد کرد. افراد پیرو می توانند عضوی از اعضای خانواده باشند پس شما رفتار های مثبتی را در حضور آنها نشان میدهید.
7. مسئولیتها
این مرحله همانند مرحلهی پذیرش ملالتها ، باعث معذبی من میشود. در واقع مسئولیتها به خودی خود موضوع جالبی هستند. ولی انجام دادن آنها طی تمرینات
(برقراری نظم و انضباط) در بخش تئوری آسان تر از عملی کردن آنها است.
در مراحل قبلی، پذیرفتن کارها کفایت میکند. شاید شما طبق برنامه خود عمل کنید و هر سه تکهی کیک را نخورید. اگرچه پذیرفتن یک کار و مسئولیت پذیری با هم بسیار متفاوت هستند.
برای این که مسئولیت پذیر باشید، باید طبق یک استاندارد پیش بروید و با خودتان روراست باشید. مثلاً این که اعتراف کنید که برای جلوگیری از خوردن سه تکه کیک، از بهانهی مریض بودن استفاده کردهاید.
اجازه دهید که اطرافیانتان به شما در مورد مسئولیت پذیری کمک کنند. در مورد اهداف خود با افراد صحبت کنید. این کار را تا زمانی ادامه دهید که افراد برای کمک به شما مشتاق شوند. در عین حال این کار به مسئولیت پذیر بودن شما نیز کمک میکند.
مسئولیت پذیری به شما کمک میکند که یک فرد درستکار باشید. چون به جز شما افراد دیگری هم از کارهای شما با خبر خواهند شد و شاید شما به یکی از این افراد قول انجام دادن کاری را داده باشید. در این صورت اگر شما به خط پایان برسید و از آن عبور نکنید، به نظر شما اولین نفری که در مورد این کار از شما سوال خواهد کرد، چه کسی خواهد بود؟
8. از مواد غذایی پروتئیندار استفاده کنید
نگران نباشید، این مادهی غذایی پروتئیندار میتواند شکلات باشد و یا هر غذایی مورد علاقهی شما. در این بخش هدف ما اشاره کردن به عادتهای غذایی شما است.
در این بخش، من پیدرپی در مورد فواید غذای سالم و اثر شفا بخش آب تایپ نخواهم کرد. البته این موارد بسیار مهم هستند. ولی در این بخش هدف من اشاره به این موارد نیست.
آیا تا به حال با وجود این که گرسنه بودهاید برای خرید مواد غذایی رفتهاید؟ اگر تا به حال چنین تجربهای نداشتهاید ، لطفاً این کار را امتحان نکنید. تجربهی ناخوشایندی است.
در این حال شما خسته هستید و بودن در محلی شلوغ همراه با سبد خرید سنگین، آخرین خواستهی شما است. از دیگر عواقب این کار میتوان به خریدن تعداد زیادی تنقلات هم اشاره کرد. به طور غیرارادی این تنقلات را میخرید چون توجیه قابل قبولی برای هر کدام پیدا میکنید. تا زمانی که چیزی بخورید و کمی استراحت کنید.
این کار برای فعالیتهایی به جز خرید کردن هم صادق است. در حقیقت این اتفاق غالباً رخ میدهد. و در نتیجهی آن تصمیمات نادرست و غیرمنطقی میگیرید و در برقراری نظم و انضباط شخصی دچار مشکل میشوید.
داشتن عادت غذایی درست میتواند از وقوع این موارد جلوگیری کند. علاوه بر آن انجام دادن فعالیتهای برنامه ریزی شدهتان را هم آسانتر میکند. اگر هدف شما برقراری نظم و انضباط شخصی است پس باید عادت غذایی خود را تغییر دهید و زمان خواب خود را تنظیم کنید.
9. فعالیتهای خود را ارزیابی کنید و به راه خود ادامه دهید
در این راه اشتباهاتی هم رخ میدهد. بعضی از روزها شما تمام تلاش خود را میکنید تا وظایف خود را انجام دهید و روز خود را به اتمام برسانید. در این روز ها لیست برنامه های خود را فراموش خواهید کرد.
هر چقدر هم تمرین کنید، به ناچار این اتفاق رخ خواهد داد. واکنش صحیح نسبت به این اتفاقات، فراموش کردن آموختههای خود و تمیز کردن آشپزخانه نیست. لزومی ندارد که بلافاصله بعد از یک روز ناموفق ناامید شوید.
در این زمان، لحظه ای مکث کرده و فکر کنید. خودتان را جمع و جور کنید و در همان لحظه تصمیمی بگیرید. آیا با همین یک روز ناموفق ناامید میشوید و از کارهای خود دست میکشید و یا از اشتباهات این روز درس عبرت گرفته و به راه خود ادامه می دهید؟
10. از زندگی خود لذت ببرید
این مرحله، بخش مورد علاقهی من است. البته آگاه باشید که منظور از این مرحله اجازه دادن به خوردن سه تکه کیک نیست. این مورد همچنان ممنوع است.
در این بخش منظور از لذت بردن ، تشویق کردن خود بعد از موفقیت در مرحله است. همچنین این مرحله به کنترل کردن عادتهای ناخواسته تان کمک میکند. این موارد را نیز باید در لیست برنامهی خود قرار دهید و برای آنها برنامه ریزی کنید.
مثال این مورد، زمانی که افراد برای لاغر شدن تصمیم میگیرند. بعد گذشتن 20 روز موفق ( یا هر دورهی موفق) آنها یک روز را برای لذت بردن جدا میکنند. در این روز میتوانند یک لباس جدید برای خود بخرند و یا هر فعالیت دلخواه دیگری انجام دهند.
این جایزه (لذت) باید چیزی باشد که به آن علاقه داشته باشید و یا کاری که برای انجام دادن آن زمان کافی نداشته باشید. یکی از فعالیتهای مورد علاقهی من خاموش کردن آلارم ساعت و خوابیدن است ( تا جایی که میتوانم.)
این جوایز میتوانند به عنوان انگیزهی خارجی عمل کنند. این انگیزهها به شما کمک میکنند که از راه خود برای رسیدن به اهدافتان منحرف نشوید. این جوایز (منابع انگیزش) را میتوانید در تابلوی آرزو های خود، که قبلاً به آن اشاره شد، جای دهید تا به شما دلایل انجام این تغییرات را یادآور شوند.
نتیجه گیری
شما خواندن متنی را تمام کردید که به شما لیست همه جانبهای از کارها و فعالیت ها را که برای برقراری نظم و انضباط شخصی لازم است را بیان کرد. برای شروع یکی از این کارها را در زندگی خود پیاده کنید و به مرور زمان و با کسب مهارت، تعداد آنها را زیادتر کنید.
برقراری نظم و انضباط شخصی قدم مهمی در زندگی شما است چون از طریق آن تغییرات مثبت دیگری هم در زندگی شما رخ میدهد. در عین حال که برای برقراری نظم و انضباط تلاش میکنید ، طریقهی تعیین هدف و راههای رسیدن به آن ها را نیز میآموزید و با کسب هر موفقیت عزت نفستان به صورت ناخودآگاه افزایش خواهد یافت.
پیشنهاد آخر این است که آگاه باشید، اشتباهات رخ خواهند داد. با سرزنش خود به جایی نمیرسید. کار مفیدی که میتوانید انجام دهید این است که صادقانه اعمال خود را ارزیابی کنید و اشتباهات خود را بیابید و به دنبال پیدا کردن راه های اصلاح بگردید.
سپاس از سایت خوبتون. عالی بود .
مرسی که انرژی و انگیزه میدهید