چرا ترس از موفقیت داریم و چگونه میتوانیم بر آن غلبه کنیم؟
ترس از موفقیت. جمله ای است که تناقض دارد،مگه نه؟ مگر همه به دنبال موفقیت نیستند؟
گفتن این جمله مثل این است که بگویید از خوردن بستنی و یا از توله سگها میترسید و یا این که ترس از خوشبختی دارید. زمانی که جمله ترس از موفقیت به گوش ما میرسد، معمولا ما به یاد افرادی میافتیم که استعداد و پتانسیل شگفت انگیزی در وجود خود دارند، اما به دلایلی از آنها استفاده نمیکنند.
این کار آگاهانه نیست. برای اکثر افراد موفقیت ترسناک نیست، مورد ترسناک اتفاقات بعد از موفقیت است: تغییر دادن روش زندگی ، پیدا کردن دوستان جدید، مسیر شغلی جدید و… . به خاطر این پیشامدها، معمولا این افراد حداکثر سعی خود را برای رسیدن به مراتب بالاتر را نمیکنند تا به زندگی عادی خود ادامه دهند.
چرا این ترس به وجود میآید؟ متاسفانه این ترس میتوانند دلایل گوناگونی داشته باشد. افراد گوناگونی هم میتوانند این ترس را تجربه کنند.
چرا از موفقیت میترسیم؟
جواب این سوال پیچیدهتر از پاسخ متداول و شناخته شده “به خاطر پیشامدهای شناخته نشده” است. (اگرچه بعضی افراد حقیقتا به دلیل آشنا نبودن با محیط میترسند)
اکثرا منشاً این ترس ، تجربیات گذشته شما است و یا شما نسبت به یک تحریک هیجان انگیز ، واکنش نشان میدهید.
از لحاظ روانشناختی ، فرآیند مغز برای هر دو مورد آسیبهای روانی و هیجانات، یکسان است؛ اگرچه فعالیت هورمونی بدن در این دو مورد متفاوت است. در نتیجه آن انسانها نسبت به موفقیت و ترس خود واکنشهای مشابهی را نشان میدهند و آنها را یکی تلقی میکنند. با وجود این که این دو منشاًهای بسیار متفاوتی دارند. برای مثال اگر فردی در گذشته مورد آزار و اذیت جنسی واقع شده باشد حتی ذهنیت ازدواج هم برای آنها زجر آور و وحشتناک خواهد بود که در نتیجه آن از ازدواج کردن به طور کلی امتناع میکنند.
مشابه با مثال قبل، کسانی که در طول عمرشان با افرادی سروکار داشته اند که مدام جملاتی از قبیل “تو نمیتوانی موفق شوی” و “آرزوی موفق شدن را از سرت بیرون کن” تکرار کردهاند هم در پذیرفتن عواقب موفقیت دچار مشکل میشوند و حتی حس موفقیت هم برای آنها همراه با دل شکستگی است. بدترین حالت این است که حس موفقیت با حس غم و اندوه مخلوط شده باشد. برای مثال افرادی که به جمله “بهترین افراد مغلوب میشوند” ایمان دارند، فکر میکنند که اگر موفق شوند به نوعی به یک” شیطان” تبدیل شده اند.در این صورت مشکل اساسی ترس از موفقیت نیست بلکه حس بدی است که هنگام موفق شدن به این فرد دست میدهد.
گاهی اوقات منشاً مشکل مربوط به آینده ی نزدیک است: افراد از ریسک کردن میترسند. اگرچه این افراد میدانند که در آیندهای نزدیک میتوانند به موفقیت برسند، ولی حتی تصور “خارج شدن از وضعیت فعلی” هم برایشان وحشتناک است که در این صورت هیچ جایزهای برایشان به قدر کافی جذاب نیست. این افراد زندگی فعلی خود را “راحت” تلقی میکنند و هر خطر احتمالی را از بین میبرند. چه بسا که یکی از این خطرات موجب پیشرفت آنها میشود.
اگر از دلایل خاص صرف نظر کنیم، ترس از موفقیت معمولا به هزاران شکل متفاوت نمایان میشود. شاید این ترس در هنگام جستجوی حقایق زندگی حس شود و یا در هنگامی که شما خودتان را نالایق تلقی میکنید. با این حال اخیرا دانشمندان متوجه شدهاند که گاهی اوقات افراد ( به صورت ناخودآگاه و یا آگاهانه ) به طور عمدی مانع موفقیت خود میشوند.
آیا شما مسیر رسیدن به موفقیت خود را خراب میکنید؟
شاید باور کردن این مطلب سخت باشد ولی شواهد نشان داده است که انسانها به مختل کردن تلاشهای خود تمایل دارند. به ویژه زمانی که به قله موفقیت خود نزدیک میشوند.
اخیرا در دانشگاه ایندیانا (Indiana University) تحقیقی صورت گرفت. هدف از این تحقیق بررسی نحوه پاسخ دهی دو گروه متفاوت به استرس بود (گروه اول افراد “سحرخیز” و گروه دوم افراد “شب زنده دار”). با توجه به نتایج این تحقیق دانشمندان فهمیدند که گروه سحرخیزان زمانی که بیدار میشوند به طور عمدی برای کاهش تواناییهایشان بهانه جویی میکنند. در حالی که شب هنگام، توانایی ذهنی لازم برای انجام دادن این کارها را نداشتند. همین امر در مورد گروه شب زنده داران هم صادق بود. در هنگام ظهر این افراد از انجام دادن کارها امتناع میکردند و معمولا عواملی مثل خستگی و منابع ناکافی را بهانه قرار میدادند. اگرچه اکثر این بهانهها ساخته تخیل آنها بود.
علت این رفتار چیست؟ محققان به این نتیجه رسیدهاند که انسانها تمایل دارند به خاطر محافظت از غرورشان، احتمال موفقیت خود را از تخریب کنند. در این تحقیق افراد هر دو گروه برای انجام دادن کارها در ساعات غیر فعال مغز خود مجبور نشدند (زمان غیر فعال افراد سحرخیز، ساعات شبانه و به طور عکس زمان غیر فعال مغز شب زنده داران، صبح زود بود). به جای این کار طی این تحقیق، افراد برای از بین بردن ترس از موفقیت و پیشرفتشان تشویق شدند. ترس از موفقیت در این افراد به وضوح دیده میشد.
متاسفانه حقیقت تلخ این است که زمانی که این افراد از موفقیت قریب الوقوع خود آگاه میشوند برای متوقف کردن فعالیت های خود متمایل میشوند. ما معتقدیم زمانی که سعی میکنیم با مغز مه آلود خود در مورد مسائل فکر کنیم و برای آنها تصمیم بگیریم، مانع ادامه فعالیت برای موفقیت خود خواهیم شد. در حالی که اگر ذهن ما شفاف باشد و به درستی کار کند، خواهیم دید که هیچ مانعی برای موفقیت ما وجود ندارد.
چگونه ترس از موفقیت خود را شناسایی کنیم؟
همان گونه که قبلا اشاره شد اکثر افرادی که ترس از موفقیت دارند، از وجود این ترس بی خبر هستند و در پذیرفتن این حقیقت که بزرگترین مانع موفقیتشان در واقع خودشان هستند، دچار مشکل میشوند. اکثر مواقع ترس از موفقیت منحصر به فرد و نامحسوس است که این حالت تنها با خود آزمایی شناسایی میشود. برای تسهیل این فرآیند، به چند سوال پاسخ دهید:
1. آیا برای چالش های احتمالی آماده هستید؟
موفقیت شما به ناچار حد و مرز موقعیت اجتماعی و اقتصادی شما را تغییر میدهد. حتی شاید این تغییرات تا حد تغییر دادن موقعیت جغرافیایی شما پیش بروند. در نتیجه برای افرادی که مدت زیادی تحت شرایط مشخصی زندگی کردهاند، تغییر دادن شرایط میتواند منجر به باور “عدم کفایت ” شود. به خاطر همین، این افراد به فکر پیشرفت نیستند.
بهترین راه حل برای این مشکل، تجسم دستاوردهای خود بعد از پشت سر گذاشتن موانع خواهد بود. مثلا درآمد بیشتر، تجربیات جدید، بهره مندی از استعدادهای خود و ارتقا اعتماد به نفس و عزت نفس خود. در این صورت متوجه میشوید که این دستاوردها ارزش ریسک کردن را دارند. بعد از پذیرفتن این حقیقت، میتوانیم برای موفقیت امیدوار باشیم.
2. آیا در مورد افکار دیگران ( در مورد موفقیت شما ) نگران هستید؟
اکثراً انسان برای رسیدن به موفقیت باید باورها و قوانین زندگی گذشته خود را تغییر دهد تا بتواند به یک پاداش مادی برسد. در این صورت شاید شما از افکار و قضاوتهای دیگران بترسید و موفقیت شخصی خود را خراب کنید. انسانها زیر بار افکار و ادراک منفی این افراد له میشوند و به خاطر جلوگیری از رویداد ،ظاهر خود را حفظ کرده و راکد میمانند.
اگر مردم این چنین در مورد موفقیت شما فکر میکنند، بدانید که این افکار احتمالا به خاطر حسادت و یا بدخلقی آنها است. شاید هر دو این احساسات در مورد این افراد صادق باشد. تا وقتی که شما از ته قلب از تصمیمات خود راضی هستید، در بلند مدت نظر و عقاید سایر افراد فاقد اهمیت هستند. چون این شما هستید که از تمام فاکتورها و عوامل زندگی خود باخبر هستید. دیدگاه افراد مختلف را بشنوید و آنها را بررسی کنید ولی در نظر داشته باشید که این زندگی شما است و نهایتا شما باید تصمیم بگیرید. پس هر تصمیمی که به نظر شما بهترین است، آن را انتخاب کنید.
3. آیا من از این میترسم که هویتم را از دست بدهم؟
اگر یکی از آشنایان شما در موقعیتی قرار دارد که شما آرزو میکنید که به جای او بودید، این یکی از نشانههای ترس از موفقیت است. به عبارت دیگر شما تمایل دارید تا عواملی را که شما را منحصر به فرد میکند را از بین ببرید. برای موفقیت باید تغییر کرد، این اجتناب ناپذیر است. در نتیجه تغییر در هویت هم همراه با موفقیت شما اتفاق خواهد افتاد. باور صحیح در مورد این موضوع دقیقا مخالف با جمله بالا است “شما خصوصیات منحصر به فرد خود را تقویت میکنید و از این موفقیت برای اضافه کردن خصوصیات پسندیده به شخصیت خود استفاده میکنید و رفتارهای نامطلوب خود را کاهش میدهند، بدون اینکه شخصیت خود را تغییر دهید.” نه این که خصوصیات پسندیده و آرامش بخش خود را از بین ببرید.
به جز پاسخ دادن به این سوالات ، راه های دیگری هم وجود دارد که به شما کمک میکند تا ترس از موفقیت خود را شناسایی کنید. ابراز برخی از خصوصیات مهم ، مستقیماً به ترس از موفقیت اشاره دارد:
- برای روز خود چندین وظیفه مختلف تعیین میکنند و در واقع هیچ یک از این وظایف را تکمیل نمیکنند.
- در مورد رفتار و تصمیمات خود شک کرده و مجدداً فکر میکنند.
- به خاطر کارهایشان معذرت میخواهند، چه مقصر باشند و چه نباشند.
- همیشه قبل از رسیدن به موفقیت ،اتفاقی رخ میدهد و آنها را متوقف میکند.
- هدف کنونی این افراد ،همان هدفی است که سال ها قبل آرزوی رسیدن به آن را داشتند.
- به جای سعی و تلاش برای رسیدن به اهدافشان، بیشتر در مورد آنها حرف میزنند.
6 قدم برای از بین بردن ترس از موفقیت
1. زندگی خود را تغییر دهید
مطمئنا شما در زندگی حرفهای خود در زمینههای مختلفی ( از مدیریت گرفته تا فناوری) آموزش دیده اید، ولی با این وجود به توسعه شخصی نمیرسید، مگر اینکه جز معدود افراد خوش شانس باشید. باور کنید که این شما هستید که زندگی تان را کنترل میکنید، نه احساساتتان؛ در راستای همین باور تصمیماتی بگیرید که شما را به سمت موفقیت سوق دهد.
2. تصمیمات درستی بگیرید
زمانی که سخن از تصمیم گیری میشود، گرفتن تصمیمات درست امری ضروری است. شاید شما در حین تصمیم گیری خشمگین شوید چون میترسید این تصمیم گرفته شده اشتباه باشد. قبل از وقوع این اتفاق معنی کلمه “تصمیم درست” را برای خود مشخص کنید. هدف ما از این کلمه ی درست، مشخص کردن مسیر سودمند و کارا نیست. هدف ما بیشتر مشخص کردن کارهایی است که شما از انجام دادن آنها لذت میبرید. برای خودتان زمان بگذارید و به وجود خود فکر کنید. فعالیتهایی را شناسایی کنید که از انجام دادن آنها لذت میبرید و در عین حال این فعالیتها باید با ارزشهای شما همخوانی داشته باشند. این راه باید به گونه ای انتخاب شود که درهای جدیدی را به روی شما بگشاید و پتانسیل درونی شما را نمایان سازد. زمانی که چنین مسیری را پیدا کردید، با تمام وجود برای باز کردن درهای بسته آن تلاش کنید.
3. از اطرافیان خود بهرهمند شوید
“هیچ انسانی تنها نیست“. طبق این نقل قول انسان به کمک همنوعان خود نیاز دارد. به خصوص افرادی که برای حل مشکلات زندگی خود تلاش میکنند به این کمک نیاز بیشتری پیدا میکنند. شما نباید برنامه های موفقیت خود را به همه بازگو کنید. ( انجام دادن این کار باعث میشود که شما بدون رسیدن به موفقیت ،حس پیروز بودن داشته باشید ). ولی با این حال، باید با نزدیکان خود در ارتباط باشید و از آنها کمک بخواهید. راهنمایی های این افراد را در نظر بگیرید. انجام دادن این کار بسیار مهم و حیاتی است. در عین حال با این کار میتوانید اطرافیان خود را ارزیابی کنید. اگر پس از ارزیابی تعداد کمی از این افراد شما را حمایت کردند، افراد جدیدی را پیدا کنید که از شما حمایت کنند.
4. انعطاف پذیر باشید
گاهی اوقات برنامهها تغییر میکنند. مردم تغییر میکنند.در این صورت شما هم باید تغییر کنید. زمانی که شما 22 ساله هستید، تصور مشخصی از موفقیت خود را در ذهن دارید. ممکن است این تصور با تصور موفقیت 51 سالگی شما کاملا متفاوت باشد. در نتیجه از تغییرات نترسید. اگر در ابتدای مسیر تصور واضحی از آینده خود را مشخص نکنید، این کار باعث میشود که از آینده خود بترسید. در نتیجه برنامههای آیندهتان را با وضعیت فعلی خود تطبیق دهید تا از ابتدای مسیر با اعتماد به نفس این راه را طی کنید.
5. حد و مرز صحیح را برای خود مشخص کنید
هر ترس دلیلی دارد. ترس، انسان را از خطرات در امان نگه میدارد و مانع از گرفتن تصمیماتی میشود که نهایتا به ما آسیب خواهند رساند. با این وجود موفقیت خطرناک نیست. شاید برای مدت زمان مشخصی رسیدن به موفقیت اذیت کننده باشد. احتمال رخ دادن این حالت بسیار زیاد است. ولی موفقیت دقیقا مخالف کلمه خطرناک است. در حقیقت موفقیت نجات دهنده زندگی شما است.
راه حلی باعث میشود موفقیت و خطر را از هم جدا کنید این است که حد مرز صحیح را برای زندگی خود مشخص کنید. مرزی مابین خود و افکار منفی، اشخاص منفی، چیزهایی که باعث میشوند شما ارزشهای خود را از بین ببرید و … .
زمانی که موارد منفی مذکور را شناسایی کرده و آنها را کنترل کردید، برای انجام دادن کارها (کارهایی که مطمئنا شما را خوش حال میکنند) با اعتماد به نفس بیشتری تلاش میکنید.
6. برای موفقیت های بلند مدت خود، برنامه ریزی کنید
این سخن آنتونی رابینز مشهور است: “مردم معمولا آنچه که میتوانند در طی یک سال انجام دهند را در چشم خود بزرگ میکنند و برعکس این حالت، آنچه که میتوانند در طی 10 سال انجام دهند را ناچیز میشمارند.” این بازه ی زمانی برای افراد مختلف ، متنوع است. حقیقت این است که پیشرفت بلند مدت مهمتر از موفقیت کوتاه مدت است. اگر امروز دانههای فعالیت خود را بکارید، چند سال بعد میتوانید محصولات آن را جمع آوری کنید. این محصول آیندهای خواهد بود که همه آرزوهای شما تحقق یافته است. رسیدن به این آینده آرزوی همه انسانها است که برای رسیدن به آن به سختی تلاش میکنند.
مردم معمولا آنچه که میتوانند در طی یک سال انجام دهند را در چشم خود بزرگ میکنند و برعکس این حالت، آنچه که میتوانند در طی 10 سال انجام دهند را ناچیز میشمارند
نتیجه گیری
موفقیت ترسناک نیست ولی به خاطر دلایل وحشت انگیزی که در ذهن خود میسازیم از موفقیت میترسیم. این دلایل موانع غیر واقعی را میسازند که این موانع ما را از رسیدن به موفقیت باز میدارند. در این صورت نمیتوانیم به خواستههای حقیقی خود برسیم. ولی اگر این موانع را پشت سر بگذاریم، خواهیم دید که در واقع هیچ کدام از آنها در حقیقت وجود نداشتهاند و همه آنها ساخته ذهن ما بوده است. تنها راه یافتن موفقیت واقعی این است که به صدای قلب خود گوش بسپاریم.